یک قدم تا خدا

آخرین مطالب

۲۲ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

در بازار نجف حمالى بود بنام‏ حسنعلى‏ پیرمردى بود که دست پیش کسى دراز نمیکرد و داراى قناعت طبع بود

 روزى در همان‏ حال که او با دو زنبیل خرما به دوشش در بازار بود ، زن عربى هم در همانجا به پشت بام‏ منزلش رفته بود تا لباسهاى شسته شده را روى‏ طناب پهن کند ناگهان بچه آن زن که در آغوش‏ مادرش بود، جستى زد و از همان بالاى پشت بام‏ پرت شد مادر هم سراسیمه فریاد کشید : " آى‏ مردم ! بچه ام 

 حسنعلى حمال این صدا را شنید، سرش را بلند کرد، بچه را در بین زمین و آسمان‏ دید و فورى گفت یا الله‏

یک دفعه مردم دیدند که‏ قدرت جاذبه معنوى و الهى بچه را جذب کرد و بین‏ زمین و آسمان همانطور معلق نگه داشت‏ حمال جلو آمد، بچه را پایین آورد و روى زمین گذاشت مردمى که شاهد ماجرا بودند، دورش را گرفتن و گفتند : عیسایى ؟ ! موسایى ؟ ! که هستى ؟ گفت :حسنعلى حمالم‏ گفتند : بگو بدانیم که چطور توانستى این بچه را نگه دارى ؟

گفت : هفتاد سال‏ است که هرچه خدا گفته است ، انجام داده ام‏ یک‏ مرتبه هم من گفتم " یا الله ! " و او انجام‏ داد.

محمد باقر
۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۶:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

موسی در مناجاتش به خدا عرضه داشت: یا اِلهَ المحسنین

پاسخ آمد : لبیک

عرضه داشت: یا اِلهَ المطیعین

پاسخ آمد : لبیک

عرضه داشت:یا اِلهَ  العابدین

 پاسخ آمد : لبیک

عرضه داشت:یا اِلهَ العاصین

 پاسخ آمد : لبیک , لبیک ,لبیک

حضرت موسی سوال کرد : چرا در سه مورد اول پاسخ یک بار لبیک بود ؛ اما در مورد آخر سه بار لبیک؟

خداوند فرمود :

محسنین به احسان خود ,مطیعین به اطاعت خود و عابدین به عبادت خود امید دارند ؛ اما گنهکاران به جز من به کسی امید ندارند...

خدایادستم رابگیر که جزتو پناهی ندارم .


یا اله العاصین ...

محمد باقر
۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

درویشی تنگدست به در خانه توانگری رفت و گفت:

 شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای که به درویشان دهی، من نیز درویشم. 

خواجه گفت: من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی.

 پس درویش تاملی کرد وگفت: ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه خدای کریم را گذاشته به در خانه چون تو گدائی آمده ام. 

این را بگفت و روانه شد. 

خواجه متأثر گشته از دنبال وی شتافت و هر چه کوشید که چیزی به وی دهد قبول نکرد.

معراج السعادت - ملااحمد نراقی

محمد باقر
۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امیرالمومنین علی  علیه السلام: 


ای کمیل اگر سختی و فشار به تو روی آورد، زیاد بگو: 

لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، تا سختی ها بر طرف گردد. 

و اگر نعمتی از جانب خدا به تو رسید زیاد بگو: 

الحمدلله، تا نعمت افزون گردد 

و چون روزیت دیر رسید زیاد بگو: استغفرالله ربی و اتوب الیه، تا روزیت، وسعت یابد.

📙تحف العقول/ص168

محمد باقر
۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پنج حکایت از  آقا سید مهدی قوام ؛


اول:


سید مهدی قوام از روحانی های اخلاق مدار دهه ۴۰ تهران بود . هر کس که میشناختش می گفت مرد خدا بود . همه بهش ارادت داشتند . یکی تعریف می‌کرد: روزی که پیکر سید مهدی قوام را آوردند قم که دفن کنند، به اندازه‌ی دو تا صحن بزرگ حرم حضرت معصومه کلاه شاپویی و لنگ به دست آمده بودند و صحن را پر کرده بودند که باور کردنی نبود. زار زار گریه می‌کردند و سرشان را می‌کوبیدند به تابوت…

خدایش بیامرزد.

محمد باقر
۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۶:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

آیت الله جوادی آملی:

‌ما یک «شهادت» داریم

و یک «اعتراف»... 

‌اگر در محکمه

دیگری بر علیه مجرم و گنه کار حرف بزند

این «شهادت» است،

اگر مجرم خودش بر علیه خودش حرف بزند،این «اعتراف» است.

‌قرآن درباره ی اعضا وجوارح

کلمه «شهادت» را به کار برده،

نه «اعتراف»...

محمد باقر
۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۶:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی ازشاگردان آیت الله مجتهدی تعریف میکند که 

یک روز با اصرار بعد از کلاس درس استاد را برای ناهار به منزل خودمون بردم، بعد از یک بار غذا کشیدن از من خواست دوباره  برایشان غذا بکشم، خیلی تعجب کردم اما چیزی نگفتم، بعد از جمع کردن سفره طاقت نیاوردم از ایشان پرسیدم حضرت استاد ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم، آخه شما اهل غذا نیستید چطور دوبار غذا کشیدید؟ البته برای من باعث افتخار و خوشحالیست...

محمد باقر
۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۸:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

تمثیلی زیبا از حاج آقا قرائتی

آدمها سه دسته اند:

- عینک!
- ملحفه!
- فرش!

وقتی یک لکه ی چایی بنشیند روی عینکت، "بلافاصله" زود آن را با "دستمال کاغذی" پاک می کنی!
وقتی همان لکه بنشیند روی ملحفه، می گذاری "سر ماه" که لباس ها و ملحفه ها جمع شد، همه را با هم با "چنگ" (زمان قدیم!) می شویی!

محمد باقر
۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۵:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺷﺨﺼﯽ ﻋﺮﺽ ﻧﻤﻮﺩ: 

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ

ﻧﺼﯿﺐ ﻣﺎ ﻓﺮﻣﺎ .

ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: 

ﺷﻤﺎ ﻓﻌﻼ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺴﺘﯿﺪ،ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ

ﺑﻬﺸﺖ ﺧﺎﺭﺝ ﻧﺸﻮﯾﺪ .

ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ: 

ﻓﺪﺍﯾﺘﺎﻥ ﺷﻮﯾﻢ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﺴﺘﯿﻢ .

ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: 

ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﭼﺮﺍ !

ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: 

ﻫﻤﯿﻦ ﻟﺬﺕ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭﺍﻟﻪ

ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ،ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ

ﺍﺳﺖ،ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻧﮕﯿﺮﺩ .

 ﺑﺤﺎﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ، ﺝ 2، ﺹ74 


محمد باقر
۰۸ تیر ۹۴ ، ۰۴:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

،مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می فرمود:


بطری وقتی پر است و می‌خواهی خالی اش کنی، خمش می‌کنی.


هر چه خم شود خالی تر می‌شود، اگر کاملا رو به زمین گرفته شود، سریع تر خالی می‌شود.


دل آدم هم همین طور است، گاهی وقت‌ها پر می‌شود از غم، از غصه، ...


قرآن می‌گوید:

هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها ؛ خم شو و به خاک بیفت.


" وَکُن مِّنَ السَّاجِدِین."


سجده کن؛ ذکر خدا بگو ; این موجب می‌شود تو خالی شوی تخلیه شوی، سبک شوی؛


محمد باقر
۰۸ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر