هر چه دوست داشتم، از من گرفتی
به هرچه دل بستم، دلم را شکستی
به هر چه عشق ورزیدم، آن را زایل کردی
هر کجا قلبم آرامش یافت، تو مضطرب و مشوشش نمودی
هر وقت که دلم به جایی استقرار یافت، تو آواره ام کردی
هر زمان به چیزی امیدوار شدم، تو امیدم را کور نمودی...
تا به چیزی دل نبندم و کسی را به جای تو نپرستم و در جایی استقرار نیابم
و فقط تو را بخواهم، تو را بخوانم، تو را بجویم و تو را بپرستم.