یک قدم تا خدا

آخرین مطالب

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فاطمی نیا» ثبت شده است


انسان که شیرینی می خورد، اگر شیرینی اطراف دهانش بماند و او دهانش را تمیز نکند،

مگس ها در اطراف او جمع می شوند و هر چه آن ها را براند باز هم برمی گردند.

به همین دلیل در لغت عرب به مگس ذُباب می گویند.

این کلمه مخفّف از دو کلمه ذُبَّ به معنای رانده شده و آبَ به معنای بازگشت است، زیرا مگس حشره ای است که هر چه رانده شود، باز می گردد.
مرحوم فیض می فرمایند: این مگس ها افکار و اندیشه های ما هستند و آن شیرینی، وابستگیهای ما به امور دنیوی است.

وقتی انسان با وابستگیها وارد نماز می شود، این مگس های تخیلات و افکار به دنبال آن به دل انسان هجوم می آورند. راه حلش این است که ذهن خود را از این وابستگیهای دنیوی پاک کنیم تا جلوی هجوم افکار پراکنده به قلب گرفته شود.
آن مقداری را که می توانید، کنترل کنید و اختیاراً دنبال نکنید و آنچه را هم که غیر اختیاری وارد می شود، اهمیت ندهید.

خداوند متعال وعده داده است که هر کس در راه معنویت کوشش کند من دستش را می گیرم. اگر ما متعهد بشویم که آن قسمتی را که می توانیم و در اختیار ماست کنترل کنیم، از برکت این مجاهده خداوند به تدریج مهمان های ناخوانده را از قلب ما بیرون می کند.


استاد فاطمی نیا

محمد باقر
۲۳ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

گاهی یک اخم کردن به پدر و مادر


انسان راصد سال عقب نگه می دارد.



"آیت الله فاطمی نیا"

محمد باقر
۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


خدمت آیت الله بهاالدینی رسیدم. 

گفتم: آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟ 

آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان کرد.


خدا شاهد است الان مردم خیلی دست کم گرفته اند آبرو بردن را.

ببینید خدا چند گناه را نمی بخشد: 

1. عمدا نماز نخواندن 

2. به ناحق آدم کشتن 

3. عقوق والدین 

4. آبرو بردن .

" آیت الله فاطمی نیا "



محمد باقر
۱۰ اسفند ۹۱ ، ۱۰:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



پسر یکی از بزرگان علما که در زمان خودش استاد العلما بود،

برای من تعریف می کرد: به پدرم گفتم پدر تو دریای علم هستی.

اگر بنا باشد یک نصیحت به من بکنی چه می گویی؟ 

می گفت پدرم سرش را انداخت پایین.

بعد سرش را بالا آورد و گفت: 

آبروی کسی رانبر! 


" استاد فاطمی نیا "



محمد باقر
۱۰ اسفند ۹۱ ، ۱۰:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
فرد وارد بازار قیامت می شود، فکر می کند خبری است.

تعجب میکند؛ خدایا پس چه شد؟

نمازها، عمره ها ؟

می گویند تو دل شکستی. ریا کردی. زهر زبان ریختی.





محمد باقر
۱۰ اسفند ۹۱ ، ۱۰:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر