دل تنگ اذان حرم کرببلایم ....
شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۶ ق.ظ
شبی ساکت و دلگیر ،
خودم بودم و قلبی که به غم بسته به زنجیر ،
و نزدیک اذان بود که پیچید به آفاق همه نغمه ی تکبیر ،
نوشتن که هنگام اذان دست به دامان خدا باش ،
و مشغول دعا باش ، که باز است به درگاه الهی
در رحمت و آن لحظه بود لحظه شیرین اجابت ،
شدم غرق عبادت ، دوچشمم همه اش اشک شد
و روی لبانم همه سوگند ،
که یا رب تو رهایم کن از این دم ،
و گفتم به خدا بین دعایم ،
که دل تنگ اذان حرم کرببلایم ....
۹۲/۰۷/۲۰