آقا اجازه! منتظرند اینهمه غریب....
جمعه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۰۰ ق.ظ
آقا اجازه! خسته ام از این همه فریب،
از های و هوی مردم این شهر نا نجیب.
آقا اجازه! پنجره ها سنگ گشته اند،
دیوارهای سنگی از کوچه بی نصیب.
آقا اجازه! باز به من طعنه می زنند
عاشق ندیده های پر از نفرت رقیب.
آقا اجازه! «گندم» و حوا بهانه بود،
آدم نمی شویم! بیا: ماجرای سیب!
باشد! سکوت می کنم اما خودت ببین..!
آقا اجازه! منتظرند اینهمه غریب....
۹۲/۰۶/۲۲