یک قدم تا خدا

آخرین مطالب

ریشه استهزاء و مسخره نمودن، چیزی جز جهالت و نادانی نیست.


امام جعفر صادق (ع) می فرماید: ارزش و حرمت مومن، از کعبه بیشتر است. 


خدا نکند انسان دل مومنی را بشکند!


آن که را هیچ به کف نیست، به دل آهی هست!


یک وقت دیدی یک دودی بلند شد، که دودمان انسان را سوزاند!


استاد فاطمی نیا - کتاب نکته ها از گفته ها


خانم محمدی
۰۸ مهر ۹۲ ، ۱۲:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

باید به اندازه یک سر سوزن از عالم حقیقت سوراخی در پیش چشم انسان باشد 


تا از عالم حقیقت انسان بچشد و بنوشد!


و بداندسیراب‌کننده‌اش الله است؛و کسی که به او طعام می‌دهدنیز الله است؛


«هو یطعمنی‏ و یسقین‏»(شعراء/79)


اکنون که الله کاسه پر از نعمتش را جلومان گذاشته است


 و ما از آن می‌خوریم،گمان می‌کنیم خودمان تلاش کرده‌ایم 


و به دست آورده‌ایم!همه‌ چیز در دست الله است؛ 


دستگاه توحید این است.


آیةالله‌العظمی شاه‌آبادی (قدس سره)


خانم محمدی
۰۷ مهر ۹۲ ، ۱۱:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
چندگاهیست وقتی می گویم:

«اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن»

با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد.

چندگاهیست وقتی می گویم:

«صلواتک علیه و علی آبائه»

به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم.

چندگاهیست وقتی می گویم:

«فی هذه الساعة»

دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای.

چندگاهیست وقتی می گویم:

«و فی کل الساعة»

دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست.

 چندگاهیست وقتی می گویم: 

«ولیا و حافظا» احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده 

و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است. 

چندگاهیست وقتی می گویم: 

«و قائدا و ناصرا» به یاد پیروزی لشکرت،
 
در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمی زند

چندگاهیست وقتی می گویم: 

«و تمتعه فیها طویلا» به حال آنانی که در زمان دراز حکومت شیرین تو 

طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم...

اما چندگاهیست دعای فرج را چند بار می خوانم تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد، 

هم اشکم بریزد، هم در جست و جویت باشم، هم سرپرستم باشی، 

هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم 

و هم احساس کنم خدا در نزدیکی من است 

و تو ذخیره خدایی که همیشه با منی...

خانم محمدی
۰۶ مهر ۹۲ ، ۱۳:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

عمرم به سر رسید نشد یارتان شوم
آقا نشد که لایق دیدارتان شوم

غفلت بساط کرد سر راه طفل دل
وایَم نشد که راهیِ بازارتان شوم

اصل اگر به عَرضه حسن تو می شدم
چیزی نداشتم که خریدارتان شوم

باری ز دوش حضرتتان بر نداشتم
شرمنده ام که تا به کجا بارتان شوم

ای حیدر زمانه غریبت گذاشتیم
در روز غم ولی نشد عمارتان شوم 

با آنکه سر شکسته و سر خورده مانده ام
اذنم بده فدایی و سردارتان شوم...


خانم محمدی
۰۶ مهر ۹۲ ، ۱۰:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

« فرق اولیاء خدا با ما این است که آنها شنیدند و عمل کردند 


و ما شنیدیم و عمل نکردیم!»


آیت الله بهجت (ره)


خانم محمدی
۰۴ مهر ۹۲ ، ۱۰:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

جریمه­ ای بهتر، معتدل ­تر، مؤثرتر از اجرای فرمان خدا برای نفس وجود ندارد.


واجب را پیاده کن حرام را هم ترک کن، این بزرگترین ریاضت و جریمه برای نفس است.


نمی­ خواهد شما نذر کنی که پای پیاده مکه بروی. نه، همین­که تصمیم بگیری نماز بخوانی،


روزه بگیری، واجبات را انجام بدهی این بهترین ریاضت است.انسان را تربیت می­ کند.


ایمان بالا می ­رود، ایمان که بالا رفت همه­ ی داخل انسان اصلاح  می­ شود.


کسانی که نذر سنگین و شاق می­ کنند اما پاره­ ای از واجبات را انجام نمی­ دهند


یا پاره­ ای از محرمات را مرتکب می­ شوند تا آخر هم موفق نمی ­شوند.


چون گناه کارش تخریب است. گناه را نباید بغل عبادت بگذاری.


 آیت الله خوشوقت (ره)



خانم محمدی
۰۳ مهر ۹۲ ، ۱۰:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دارد گناه قاب مرا تار می کند


این نانجیب کار مرا زار می کند


می خواستم وقف تو باشم ولی نشد


دنیا خلاف میل دلم کار می کند


از تو عجیب نیست مرا رد نمی کنی


وقتی کریم خنده به اغمار می کند


قطره به قطره اشک تو دل را جلا دهد


روضه مرا ز عشق تو  سر شار می کند

 

ای آرزوی بندگیت مانده بر دلم


بگشا گره زباب دلم فتح باب کن


ای منتها امید دلم چاره ای بساز


ای چاره ساز این دل ما را جان کن



خانم محمدی
۰۲ مهر ۹۲ ، ۰۹:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

انسان باید در دنیا سعی کند که همه حرکت‌ها، افعال و اقوالش بر صراط مستقیم باشد 


و از آن انحراف پیدا نکند.

برصراط مستقیم یعنی نبی(ص)با وصی(ع) را پیش روی خود قرار دهیم و پیرو آنها باشیم. 

صراط مستقیم دو صراط است که باید آن‌ها را پیمود، یکی در دنیا و دیگری در آخرت. 

اگر امروز در دنیا درست بر روی صراط مستقیم مشی کردیم، 

فردا هم از صراط آخرت که بر روی جهنّم است می‌توانیم عبور کنیم. 

خانم محمدی
۰۱ مهر ۹۲ ، ۱۱:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

برای امام رضا ـ علیه السلام- میهمانی آمد.

حضرت ، نزد میهمان بود و پاسی از شب را به گفتگو نشستند.

نور چراغ ، کم سو شد. میهمان، بلند شد تا نور چراغ را بیشتر کند؛

 امام رضا (ع) خودشان این کار را انجام دادند و فرمودند:

ما قومی هستیم که میهمانان خویش را به خدمت نمی گماریم.

 

 کافی / ج6 / ص 283 


محمد باقر
۲۸ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

گفت: "مردم" بیشترند یا "خدا"؟!

گفتم: "خدا" یکی است و "خلق" ، بسیار.

گفت: رضای "او" سریع تر حاصل می شود یا رضای "ناس"؟!

گفتم: "او" ، سریع الرضاست و دیگران ، بعید الرضا!

گفت: بیچاره و نادان کسی است که پی جلب رضای این همه مردم دیرراضی می رود

و رضای یکتای سریع الرضا را وا می نهد!

محمد باقر
۲۸ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر