بگشا گره زباب دلم فتح باب کن
سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۰ ق.ظ
دارد گناه قاب مرا تار می کند
این نانجیب کار مرا زار می کند
می خواستم وقف تو باشم ولی نشد
دنیا خلاف میل دلم کار می کند
از تو عجیب نیست مرا رد نمی کنی
وقتی کریم خنده به اغمار می کند
قطره به قطره اشک تو دل را جلا دهد
روضه مرا ز عشق تو سر شار می کند
ای آرزوی بندگیت مانده بر دلم
بگشا گره زباب دلم فتح باب کن
ای منتها امید دلم چاره ای بساز
ای چاره ساز این دل ما را جان کن
۹۲/۰۷/۰۲