یک قدم تا خدا

آخرین مطالب

۹۰ مطلب با موضوع «فضائل و رذائل اخلاقی» ثبت شده است

مردى براى ابوذر غفارى نوشت ، چیزى از علم را به من هدیه کن .

ابوذر در پاسخ نوشت :

علم ، بسیار است ، ولى اگر بتوانى به آنکه دوستش ‍ دارى ، بدى نرسانى ،

چنین کارى را انجام بده که بهتر از علم است

او گفت : مگر کسى به چیزى که دوستش دارد بدى مى کند؟

ابوذر گفت : آرى ، تو جانت را از همه چیز بیشتر دوست دارى ،

وقتى که گناه کردى ، در حقیقت به جان خود بدى نموده اى

چرا که گناه براى انسان ، هم ضرر دنیوى دارد و هم ضرر اخرتى


داستان های اصول کافی -محمد محمدى اشتهاردى

محمد باقر
۲۲ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سفیهی طلا رابا مس عوض کرد.

دلیلش را پرسیدند ، در جواب پاسخ داد : چون رنگش سرختر بود!



[ خدایا کمکمان کن رنگ و لعابهای دنیا فریبمان ندهد ؛

که مبادا طلای عقبی را به مس دنیا بفروشیم ]

محمد باقر
۲۲ اسفند ۹۱ ، ۱۷:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
دائما طاهر باش و به حال خویش ناظر باش و عیوب دیگران را ساتر باش.

با همه مهرابن باش و از همه گریزان باش یعنی با همه باش و بی همه باش.

خداشناس باش ، در هر لباس باش. ببین تا چه اندازه به قرآن قرب داری .

رسول الله فرمود ان هذا القرآن مادبه الله . بنگر بهره ات از این مادبه تا چه حد است.

از امل چشم بپوش و در عمل کوش . مرد جستجوی باش نه گفتگوی.از دریا بخواه نه از جوی.

از فضول کلام چون فضول طعام دست بدار. سبک بار باش نه سبک سر و سبک سار.


 
محمد باقر
۲۴ دی ۹۱ ، ۱۳:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دو برادر، مادر پیری داشتند.
یکی از آنها دائما به مادر خدمت می کرد
و دیگری به عبادت خدا مشغول بود.
یک شب برادر عابد در سجده به خواب رفت 
آوازی شنید که برادر تو را بیامرزیدند و تو را هم به او بخشیدند. 
گفت: من سالها پرستش خدا کرده ام و برادرم همیشه به خدمت مادر مشغول بوده است، 
روا نیست که او را بر من رجحان نهند و مرا به او بخشند. ندا آمد ،
آنچه تو کرده ای خدا از آن بی نیاز است و آنچه برادرت می کند، مادر بدان محتاج.

" ابوالحسن خرقانی "


محمد باقر
۲۱ دی ۹۱ ، ۱۸:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
اگر شبی را در جشن و سروری با دوستان و آشنایان تا نیمه بگذرانی و به غفلت سرآری نفس از استراحت و

خواب با تو دم نزندو حتی وعده دهد که شبی خوش و سروری شادمانه در پیش است ولی اگر اراده کردی که

ساعتی از شب را در یاد خدا بنشینی و از بستر به در آیی، زبان بگشاید و از درون وسوسه سرآرد که بنده خدا

تو را استراحت لازم است؛ چون تو روز را در کسب معاش و شب را در طلب آخرت بسر بری پس ای بدبخت

کی استراحت کنی؛ فردا مریض می شوی بر خود ستم مکن.     

(همان ص128)  


محمد باقر
۲۰ دی ۹۱ ، ۱۱:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
عبدالرحمن پسر سیابه مى گوید:

هنگمى که پدرم از دنیا رفت ، یکى از دوستانش به در خانه ما آمد. پیش او رفتم . مرا تسلیت داد و گفت :

- عبدالرحمن ! آیا پدرت چیزى از خود بجاى گذاشته ؟

گفتم : نه !

در این وقت کیسه اى که هزار درهم در آن بود به من داد و گفت :

- این پول به عنوان امانت نزد تو باشد و آن را براى خود سرمایه اى قرار بده و سود آن را به مصرف احتیاجات

خود برسان ، اصل پول را به من برگردان .


من با خوشحالى نزد مادرم رفتم و جریان را به او خبر دادم . شب که شد پیش یکى از دوستان پدرم رفتم .



محمد باقر
۲۵ آذر ۹۱ ، ۰۹:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
اردوگاه موصل 4 بود. عراقی ها در یکی از زندان ها فیلم مبتذل گذاشتند تا هم آزاده ها را اذیت کنند و هم اگر بتوانند به خیال خودشان، ایمان آنها را تضعیف کنند. همه آزادگان چشمهایشان را می بندند تا آن فیلم مبتذل را نبینند. تا آن صحنه های مستهجن و مبتذل را نبینند. چرا که دیدنش، هم موجب نارضایتی پروردگار است؛ هم از ایمان و از حیا و از نجابت انسان، ناخودآگاه و ناخواسته کم می کند و تاثیر بدی روی رفتار و افکار و اخلاق و ایمان خواهد داشت. رزمنده ها چشمهایشان را بسته بودند و عراقی ها با حرف زدن و با تهدید و هر چه کردند نتوانستند آنها را وادار به تماشا کنند. لذا با باتوم افتادند با جان این آزدگان. و برای زمان طولانی آنها را به جرم تماشا نکردن آن فیلم مبتذل با باتوم زدند. به چشم بعضی از اینها آنقدر باتوم زدند که از چشم هایشان خون جاری شد.

  
محمد باقر
۲۱ آذر ۹۱ ، ۱۰:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

استاد الهى و عارف ربّانى ، مرحوم حاج شیخ جواد انصارى همدانى رحمه الله علیه مى فرمود:

یکى از مؤمنان ، شبى که براى نماز شب بیدار شده بود مشاهده کرد که در حدود پانصد خانه از خانه هاى همدان نورافشانى مى کنند. به او الهام شده بود که در این خانه ها نماز شب خوانده مى شود، در نقطه اى (از زمین ) عمودى از نور دیده بود که تا آسمان کشیده شده است و به او الهام شده بود که در آن مکان ، وجود مقدّس حضرت مهدى علیه السلام هست که به نماز شب ایستاده است.


محمد باقر
۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۲:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

زمستان براى مؤمن فصل خوبى است ، زیرا روزهاى کوتاهش را روزه مى گیرد و شبهاى طولانى اش را براى نماز (شب ) بر مى خیزد.


محمد باقر
۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۱:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حجت الاسلام على محدّث زاده درباره پدرش مرحوم حاج شیخ عبّاس ‍ قمى (ره ) مى گوید:

یک روز صبح پدرم برخاست و شروع به گریه کردن نمود، از او پرسیدم : چرا اشک مى ریزید؟

فرمود: براى این که دیشب نماز شب نخواندم !

گفتم : پدر جان ! نماز شب که مستحب است و واجب نیست ، شما که ترک واجب نکرده اید و حرامى به جا نیاورده اید، چرا این طور نگرانید؟

فرمود: فرزندم ! نگرانى من از این است که من چه کرده ام که باید توفیق نماز شب خواندن از من سلب شود؟


محمد باقر
۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۱:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر