ایاز به علّت توجّه و علاقه شدید سلطان محمود به او به شدت مورد حسادت مقامات دربار بود .
یک بار نزد سلطان سعایت کردند که ایاز هر روز قبل از اینکه به دربار و به حضور سلطان بیاید به منزلی می رود و گویا از کسی دستور می گیرد و شب هم که از حضور سلطان مرخّص می شود سر راه به همان منزل می رود و گویا اخبار دربار را به آن شخص گزارش می دهد .
سلطان دستور داد آن منزل را تفتیش کنند .
مأموران وقتی وارد آن منزل شدند دیدند تنها یک اتاق خالی دارد که در آن اتاق یک پوستین شبانی به یک میخ آویزان است .
خبر را برای سلطان آوردند .
ایاز که به خدمت سلطان آمد سلطان قضیه را از او استفسار کرد .
گل را به هر رنگی میتوان در آورد،
به شرط آن که با ساقه چیده شود
و پس از تشنگی کامل آن را در ظرف آبرنگ فرو کنیم،
اینجاست که آبرنگ را به خود جذب کرده و به همان رنگ در میآید.
قرآن نیز ظرف آبرنگ است.
هم آب است چون مایه حیات است و هم رنگ است چون رنگ خدایی است.
«وَ مَنْ اَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً»
و از رنگ خدا زیباتر چیست؟
و ما هم وقتی میتوانیم آیات این کتاب را با تمام وجود هضم و جذب کنیم
که تشنه باشیم. یعنی خود را با آبهای آلوده و گلآلودِ دیگر سیراب نکرده باشیم.
همان طور که اگر ساقه گل را که سیراب باشد در ظرف آب زمزم هم فرو کنی،
نه تنها قطرهای نمینوشد بلکه در همان آب میپوسد.
«استاد رنجبر»
ابتدا توبه ای نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازید
به این نحو که هر روز که طرف صبح از خواب بیدار می شوید
قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید، رضای خداعزّاسمه را مراعات خواهم کرد،
آنوقت در سر هر کاری که می خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت،
به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد انجام نخواهید داد ، هرچه باشد ،
همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب،
چهار پنج دقیقه ای درکارهایی روز انجام داده اید فکر کرده،
یکی یکی از نظر خواهید گذرانید ،
هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکری بکنید
و هر کدام تخلف شده استغفاری بکنید.
روی سحر تاکید فراوان داشتند.
بین الطلوعین را هم همین طور.
یک وقت کسی پرسید بین این دو کدام را انتخاب کنیم؟
یعنی سحر بیدار باشیم یا بین الطلوعین؟ گفتند بینشان دعوایی نیست.
هر دو را بیدار باشید! ولی اگر کسی نمیتوانست اولویت را با سحر میدانستند.
یکبار کسی گفت حاج آقا من سحرها خوابم میگیرد؟
گفتند اگر خوابت گرفت بخواب چون معلوم است اسمت را در لیست ننوشته اند!
علامه طباطبایی صاحب تفسیر گران قدر المیزان درباره کیفیت محاسبه اعمال می فرمایند:
«آخر شب قبل از خواب، اعمالی را که در روز انجام داده اید بررسی کنید.
هر یک از اعمالتان که خوب بود، خدا را برای آن حمد و سپاس گویید
و
توفیق انجام بهتر آن را در روز بعد از خداوند مسئلت کنید.
اگر خدای ناکرده تقصیر و یا خطایی مرتکب شده بودید،
فورا توبه کنید و تصمیم بگیرید که دیگر آن را انجام ندهید.
اگر دیدید خلاف های شما متعدد است تصمیم بگیرید فردا آن را کم کنید».
«حکمت زلال- صفحه81»
بزرگی را در انواع مصیبتها گرفتار دیدند ، دائم شکر خدا می نمود ،
پرسیدند : با این همه مصیبت شکر از چه داری ؟
فرمود :(شکر از آن دارم که در مصیبتی گرفتارم ،نه در معصیتی!)
(منبع : نشان از بی نشانها)
اَللّهُمَّ ما اَخافُ فَاکْفِنى، وَما اَحْذَرُ فَقِنى، وَ فى نَفْسى وَ دینى فَاحْرُسْنى
خدایا از آنچه مى ترسم کفایتم کن
و از آنچه برحذرم، نگاهم دار
و خودم و دینم را حفظ کن
نگاه بیجا، کلام بیجا و شنیدن بیجا
بذری است که در زمین دل می افتد و سبز می شود
آنگاه همه جا را می گیرد .
دیگر اشتغال به این ها وقتی برای اشتغال به خدا باقی نمی گذارد .
حتی در نماز هم فکر حاصل از این محسوسات مانع حضور می شود .
" استاد صبرآمیز "