یک قدم تا خدا

آخرین مطالب

۱۰۷ مطلب با موضوع «علما و مراجع تقلید» ثبت شده است

حضرت آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان رحمه الله علیه می‌فرمودند:

 انسان باید عبادات مستحبی را در طول سال حداقل یک بار هم شده نوبر کند و (بچشد) مثل میوه‌ای که انسان

 هر سال نوبر می‌کند. وقتی که نماز اول ماه می‌خوانی، مفاتیح را بردار و مناسبت‌ها و اعمال آن ماه را هم ببین و

عمل کن. قرآن و مفاتیح نباید از کنار سجاده شما دور باشد.


محمد باقر
۰۲ دی ۹۱ ، ۱۱:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

گناه ما امام زمان (عج) را اذیت می کند .

ایت الله امجد


محمد باقر
۲۹ آذر ۹۱ ، ۲۰:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
نماز را اول وقت‏ بخوانید. اگر بی حال هستید بگویید می ‏خواهم حتى با بی حالى نماز را در اول وقت‏ بخوانم.

البته اگر دلایلى مثل برخورد با کلاس و... هست مشکلى نیست ولى مثلا ما دور هم نشسته‏ ایم و حرف مى‏زنیم;

چون وقت نماز شد، بلند شویم، نمازمان را بخوانیم. به دوستانمان هم بگوییم معذرت میخواهم من فعلا نماز دارم.

در جایى نوشته بود آقاى مطهرى در وسط یک جلسه‏اى بلند شد و گفت وقت‏ خواب من شده! همه مسخره کردند،

گفتند از خوابش نمی ‏گذرد. نمی دانستند که او می ‏خواهد برود بخوابد که در دل شب با حال خوش بلند شود.

ایت الله امجد



محمد باقر
۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۹:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
علامه طباطبایی می فرمودند:

« چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر

مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور

می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند:

ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »



محمد باقر
۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۹:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

براى موفق شدن لازم است همتى برآورده و توبه نموده، سپس به مراقبه و محاسبه بپردازید. به این نحو که:

1- هر روز صبح که از خواب بیدار مى‌شوید، قصد جدى کنید که: هر عملى که پیش آید، رضاى خدا، عزّ اسمه را

مراعات خواهم کرد. آن وقت در هر کارى که مى‌خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت، و همین

حال را تا شب، وقت خواب، ادامه خواهید داد.


محمد باقر
۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۳:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از فضلای معاصر که چند سالی در محضر علامه طباطبایی درس خوانده می‌گوید:

یک وقت عازم زیارت بیت الله الحرام بودم، برای عرض سلام و خداحافظی خدمت علامه رفتم و گفتم نصیحتی بفرمایید که به کارم بیاید و توشه راهم باشد. این آیه مبارکه را قرائت فرمودند:

«فاذکرونی اذکرکم؛ به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم.» (بقره/152)

علامه می‌افزاید:

«به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایی می‌یابد و اگر در کاری مانده است خداوند نمی‌گذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقی گیر کرد خدایی که دارای اسماء حسنی است و متصف به صفات عالیه، البته به یاد انسان خواهد بود.»



محمد باقر
۲۱ آذر ۹۱ ، ۱۱:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

آقایى به مرحوم شیخ انصارى که حرم یا ضریح را بوسید،

اعتراض کرد که آقا شما هم؟!


شیخ در جواب فرمود:


عتبه‌ى درب را مى‌بوسم که گرد و خاک پاى زوّار است!



محمد باقر
۲۰ آذر ۹۱ ، ۰۸:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
آیت الله آقا مجتبی تهرانی :

اگر در جایی که جز خدا کسی نبود،‌ گناه را ترک کرد، آنجا معلوم می‌شود که ایمان در قلب او رسوخ کرده است و به تعبیر اهلش اعتقاد، از واردات قلبیّه او شده است، چون جز خدا هیچ‌کس را حاضر و ناظر نمی‌بیند و خودش را در محضر الهی می‌بیند؛ لذا این ترک گناه خیلی ارزشمند است.

    
محمد باقر
۱۹ آذر ۹۱ ، ۱۰:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
خانم شیخ انصاری به ایشان می­گوید: این رخت خواب­های گوشه­ ی خانه کهنه و قدیمی است، افراد مختلف می­ آیند رخت خواب­ها را می­ بینند بد است. مقداری پول بدهید تا یک چادر شب بخرم روی این رخت خواب­ها بیندازیم. ایشان می­ فرمایند: این اسراف است. من نمیتوانم از وجوه شرعیّه به شما بدهم چادر شب بخرید روی این رخت خواب­ها بیندازید. هر چه اصرار می­کند شیخ برای خرید چادر شب پول نمی­دهند. هر روز به اندازه­ ی خرید سه سیر گوشت مرحوم شیخ پول می­دادند تا برای خانه گوشت بخرند. این خانم می­رود روزی دو سیر و نیم گوشت می­خرد و پول نیم سیر دیگر را پس ­انداز می­کند. بعد از مدتی با پول­هایی که جمع می­کند یک چادر شب می­خرد. مرحوم شیخ از درس می­ آید. نگاه می­کنند می­بینند چادر شب نو روی رخت خواب­ها انداخته شده است. خانم را صدا می­زنند. این چادر شب را کجا خریدید؟ من که پولی به شما ندادم! خانم می­گوید: نه؛ پول از جایی رسید. مرحوم شیخ اصرار می­کنند از کجا رسیده؟ خانم می­گوید: بله؛ من از پولی که برای سه سیر گوشت به من می­دادید روزی دو سیر و نیم گوشت می­خریدم و پول نیم سیر دیگر را کنار می­گذاشتم. با آن پول این چادر شب را خریدم. مرحوم شیخ گریه می­کنند. بعد می­فرمایند: وای بر من! من حساب کرده بودم، خیال می­کردم حدّاقل غذایی که ما می­توانیم بخوریم سه سیر گوشت است. حالا فهمیدم با دو سیر و نیم گوشت هم خانه ­ی ما اداره می­شد. بعد دستور می­دهند می­فرمایند از این به بعد روزی دو سیر و نیم گوشت بگیرید، چادر شب را هم ببرید پس بدهید.
محمد باقر
۱۱ آذر ۹۱ ، ۰۹:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

آیت الله حق شناس نقل فرمودند:

شیخ انصاری رضوان الله علیه صاحب رسائل و مکاسب، ایشان می فهمید که همین الساعه امام زمان صلوات الله و سلامه علیه در خانه چه کسی تشریف دارند، مثلاً کربلایی علی! ایشان می رفت پشت در زیارت جامعه را می خواند، اگر چنانچه در باز می شد می رفت خدمت امام زمان و اگر باز نمی شد بر می گشت...



   
محمد باقر
۱۱ آذر ۹۱ ، ۰۸:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر