یک قدم تا خدا

آخرین مطالب

۱۰۸ مطلب با موضوع «خدای رحمان» ثبت شده است


یاد من، هر جایی زیباست.


(کافی2/497)

 
محمد باقر
۰۹ دی ۹۱ ، ۱۵:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

وقتی که مطلبی، نوری، چیزی از دلتان بیرون زد،

خوب ته آنرا انگشت بکش !


هر جا حدیثی ، آیه‌ای ، دعایی به دلت خورد، بایست .


مبادا یکوقت بگذاری و بروی! صبر کن .


رزق معنوی خیلی مخفی‌تر از رزق مادی است.


یک نفر از دری، دیواری می‌گوید و در حقیقت خداست


که با زبان دیگران با شما حرف می‌زند.


"اسمائیل دولابی"



محمد باقر
۲۰ آذر ۹۱ ، ۰۸:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

هر کاری خدا بکند خوب است.

خدا بعضی اوقات آدم را از عبادت محروم میکند.


بعد می بینی این افضل از عبادت بوده است.


عبادت کردم غرور مرا گرفت.عبادت نکردم شکسته شدم.



" حاج محمد اسماعیل دولابی "



محمد باقر
۲۰ آذر ۹۱ ، ۰۸:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود:

من شش چیز را در شش چیز قرار دادم ولی مردم در جای دیگر به دنبال آن هستند:

1. راحتی را دربهشت قرار دادم ولی مردم در دنیا به دنبال آن هستند.
2. فهم و معرفت و علم را در کم‌خوری قرار دادم ولی مردم در سیری به دنبال آن هستند.
3. عزت را درشب‌زنده‌داری قرار دادم ولی مردم در مراوده و رفت و آمد با سلاطین به دنبال آن هستند.
4. بزرگی و حرمت را در تواضع قراردادم ولی مردم با تکبر به دنبال آن هستند.
5. اجابت دعا را در لقمه حلال قرار دادم ولی مردم با سروصدای بسیار به دنبال آن هستند.
6. بی‌نیازی را در قناعت قرار دادم ولی مردم در ریخت و پاش به دنبال آن هستند.
محمد باقر
۱۳ آذر ۹۱ ، ۱۰:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
خداوند دو ملک را مأ مور کرد تا شهرى را سرنگون کنند. چون به آن جا رسیدند مردى را دیدند که خدا را مى خواند و تضرع مى کند.

 یکى از آن دو فرشته به دیگرى گفت : این دعا کننده را نمى بینى ؟ گفت : چرا ولکن امر خداست باید اجراء شود.

 اولى گفت : نه ، از خدا سؤ ال می کنم  و از حق مسألت کرد که : در این شهر بنده اى ترا مى خواند و تضرع مى کند آیا عذاب را نازل کنیم؟

 فرمود: امرى که دادم انجام دهید، آن مرد هیچگاه براى امر من رنگش تغییر نکرده و از کارهاى ناشایست مردم خشمگین نشده است.

 منبع : جامع السعادات ، جلد دوم ، صفحه231

        46idu32prg2etd8l5mkl.jpg

محمد باقر
۱۲ آذر ۹۱ ، ۱۱:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حضرت موسى (علیه السلام ) در مناجات خود در کوه طور عرض کرد: یا اله العالمین (اى معبود جهانیان ).

جواب شنید: لبیک (یعنى نداى تورا پذیرفتم ).

سپس عرض کرد: یا اله المحسنین (اى خداى نیکوکاران ) همان جواب را شنید

 سپس عرض کرد: یا اله المطیعین : (اى خداى اطاعت کنندگان ) باز همان پاسخ را شنید.

سپس عرض کرد: یا اله العاصین (اى خداى گنهکاران ).

سه بار در پاسخ شنید: لبیک ، لبیک لبیک .

موسى (علیه السلام ) عرض کرد: خدایا چرا، در دفعه چهارم ، سه بار پاسخم دادى ؟!

خداوند به او خطاب کرد: عارفان به معرفت خود، و نیکوکاران و اطاعت کنندگان به نیکى و اطاعت خود، اعتماد دارند،

 ولى گنهکاران جز به فضل من ، پناهى ندارند، اگر از درگاه من ناامید گردند، به درگاه چه کسى پناهنده شوند؟!



محمد باقر
۳۰ آبان ۹۱ ، ۰۸:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است

بنده: خدایا! خسته ام! نمیتوانم

خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان

بنده: خدایا خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم

خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان

بنده: خدایا سه رکعت زیاد است

      5ghc2bhf5cq1g8lyzk36.jpg
محمد باقر
۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
آن گاه که تنها شدی و در جست و جوی یک تکیه گاه مطمئن هستی بر من توکل کن(نمل/79)
آن گه که نومیدی بر جانت پنجه افکنده و رها نمی سوی، به من امیدوار باش( زمر/53)
آن گاه که سرمست زندگانی دنیا و مغرور به آن شدی به یاد قیامت باش (فاطر/5)
آن گاه که در پی تعالی و کمال هستی نیتت را پاک و الهی کن (فاطر/29-30)
آن گاه که دوست داری به آرزوهایت برسی، به درگاهم دعا کن تا اجابت نمایم.(فاطر/60)
آن گاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد، به یاد من باش که من همواره به یاد تو هستم(بقره/152)
آن گاه که دوست داری با من همسخن شوی نماز را به یاد من بخوان(طه/14)
آن گاه که روحت تشنه نیایش و راز و نیاز است آهسته مرا بخوان(اعراف/55)
آن گاه که شیطان همواره در پی وسوسه توست، به من پناه بر (مومنون/97)
آن گاه که لغزش ها روحت را آزرده ساخت، در توبه به روی تو باز است (قصص/67)
حلقه محبویب را به قلبت بیاویز: که اگر او را دوست بداری او نیز تو را دوست بدارد (آل عمران/31)

  796zrwwk40wfe8eih5j.jpg
محمد باقر
۲۸ آبان ۹۱ ، ۰۹:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اگر هیچوقت بعد از هر لبخندی خدا را شکر نمیکنید

حقی نخواهید داشت بعد از هر اشکی از او گله مند باشید . . .



محمد باقر
۲۸ آبان ۹۱ ، ۰۹:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
ابوبکر بن نوح می گوید: پدرم نقل کرد:
دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیه الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم . یک شب یادم رفت آیه الکرسی را به مغازه بخوانم ، و به خانه رفتم . وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم . فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم ، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده ، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته . گفتم : تو که هستی و در اینجا چه کار داری ؟ گفت : داد نزن من چیزی از تو نبرده ام ، نگاه کن تمام متاع تو موجود است ، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم ، تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد. خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو در را باز کردی ، حالا اگر می توانی مرا عفو کن ، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام . من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم .

 
    hd7y0vj5riwz0375yzzu.jpg
محمد باقر
۲۳ آبان ۹۱ ، ۱۰:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر