دنیاطلبی و غفلت
پنجشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ
گویند: فیل مستی، مردى را دنبال می کرد. او مى گریخت و فیل دنبالش مى شتافت،
تا آنکه به او رسید. آن مرد درمانده شد، لذا خود را در چاهى آویخت
و چنگ زد به دو شاخه که در کنار چاه روئیده بود.
پس ناگاه دید که دو موش بزرگ که یکى سفید است و دیگرى سیاه،
مشغول به قطع کردن ریشه هاى آن دو شاخه مى باشند!
وقتی به انتهای چاه نگاه کرد، دید که اژدهایى دهان گشوده است
که وقتی در چاه افتاد او را ببلعد!
وقتی سرش را بالا آورد، دید که در سر آن دو شاخه، اندکى از عسلِ آلوده است،
پس مشغول شد به لیسیدن آن عسل! و لذت و شیرینى آن عسل او را غافل ساخت.
اما این چاه، دنیاست، که پر از بلا و مصیبت است.
آن دو شاخ، عمر انسان است.
و آن دو موش سیاه و سفید شب و روز هستند، که عمر آدمى را پیوسته قطع مى کنند.
و آن اژدها، مرگ است که منتظر انسان است.
آن عسل که فریفته آن شده بود و او را از همه چیز غافل گردانیده بود،
لذتها و خواهشها و شهوات دنیاست.
(مؤلف گوید: براى غفلت انسان از مرگ و اشتغالش به لذّات دنیا،
مَثَلى بهتر از این ذکر نشده. به امید بیداری ما از خواب غفلت...)
منابع:
عین الحیاة، جلد1، ص526 -منازل آلاخرة
تا آنکه به او رسید. آن مرد درمانده شد، لذا خود را در چاهى آویخت
و چنگ زد به دو شاخه که در کنار چاه روئیده بود.
پس ناگاه دید که دو موش بزرگ که یکى سفید است و دیگرى سیاه،
مشغول به قطع کردن ریشه هاى آن دو شاخه مى باشند!
وقتی به انتهای چاه نگاه کرد، دید که اژدهایى دهان گشوده است
که وقتی در چاه افتاد او را ببلعد!
وقتی سرش را بالا آورد، دید که در سر آن دو شاخه، اندکى از عسلِ آلوده است،
پس مشغول شد به لیسیدن آن عسل! و لذت و شیرینى آن عسل او را غافل ساخت.
اما این چاه، دنیاست، که پر از بلا و مصیبت است.
آن دو شاخ، عمر انسان است.
و آن دو موش سیاه و سفید شب و روز هستند، که عمر آدمى را پیوسته قطع مى کنند.
و آن اژدها، مرگ است که منتظر انسان است.
آن عسل که فریفته آن شده بود و او را از همه چیز غافل گردانیده بود،
لذتها و خواهشها و شهوات دنیاست.
(مؤلف گوید: براى غفلت انسان از مرگ و اشتغالش به لذّات دنیا،
مَثَلى بهتر از این ذکر نشده. به امید بیداری ما از خواب غفلت...)
منابع:
عین الحیاة، جلد1، ص526 -منازل آلاخرة
۹۲/۰۱/۲۹