یک قدم تا خدا

آخرین مطالب

ترک زیارت عاشورا

يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۱، ۰۹:۰۳ ق.ظ

 یکی از علما نقل می کند که : در ماه صفر سال 1409 هجری قمری ( سال 1367 شمسی ) به شهر شیراز رفتم و در خانه حاج مسیح اقامت گزیدم ، او مرا مطلع کرد که :

سى سال است که من همیشه زیارت عاشورا را مى خوانم و دخترى متأهل در شهر دزفول دارم . برایم نوشته که منزلى در شیراز براى او بخرم ، ولى موفق به این کار نشدم ، بسیار متأثر و غمگین شدم ؛ زیرا نتوانستم خواسته اش را بر آورده کنم . در روز تولد امام على بن موسى الرضا علیه السلام در یکى از منازلى که درآن مراسم دعا و توسل بر پا بود بسیار گریستم و حاجت خود را عرضه داشتم .


    ll4kqen2lq0xpk05cz8.jpg

پس از چند روز ، خواهرم نزد ما آمد و به من گفت : مردى را دیدم زمین هایى را تقسیم مى کند و به قیمت مناسب مى فروشد، من نیز براى شما قطعه زمینى را خریدم . مشغول ساختن آن شدم و خواندن زیارت عاشورا را فراموش نمودم .

در یکى از روزها ، صبح زود ، دخترم تلفنى با من تماس گرفت و گفت : خواندن زیارت عاشورا را ترک کردى ؟

گفتم : چطور؟

گفت : در عالم خواب امام و سرور آزادگان حضرت اباعبدالله علیه السلام را در صحن و یا در حرم دیدم ، شکوه و عظمتى وصف ناشدنى داشت و اطرافش اشخاص بسیارى با جاه و جلال بودند، پرسیدم : اینان کیستند؟

گفتند: اینان دوستدار پیشواى سرور آزادگان جهان امام حسین علیه السلام هستند، به دنبال شما در میان آنها جستجو کردم ولى شما را نیافتم !

گفتم : پدرم علاقه شدیدى به امام حسین علیه السلام دارد و دائم زیارت عاشورا را مى خواند ! چرا او را در بین شماها نمى بینم ؟

گفتند: از چند روز قبل ارتباطش با ما قطع شده ، ولى دوباره ارتباطش با ما برقرار مى شود !

۹۱/۰۸/۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد باقر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی